همشهری آنلاین- علیالله سلیمی: کتاب پیشنهادی برای مطالعه در پایان این هفته، رمانی با عنوان «باباکوهی» نوشته محمد محمودی نورآبادی، از نویسندگان فعال در حوزه ادبیات پایداری است که اخیراً از سوی نشر صاد منتشر شده و درباره موضوع دفاعمقدس است؛ موضوع حماسی که بستر روایتهای سلحشورانه بسیاری است و اغلب خوانندگان کتاب در این زمینه خاطره دارند. به بیان دیگر، هشت سال دوران دفاعمقدس روایتهای زیادی را در دل خود جای داده و ماجراهای رمان باباکوهی بخشی از این حماسههای ملی و دینی را روایت میکند. بیان داستانی از مقاومت مردمی و دلیرانه در مقابل نیروهای متخاصمی که در رزمگاهی نابرابر به مصاف جوانان این مرز و بوم آمدند؛ موضوع آشنایی که پیوندی است میان سلحشوری مؤمنانه و اسطورههای ملی و باعث غرور و افتخار هر ایرانی است. این میان قصه «باباکوهی» روایت همین پیوستگی دالهای ملی و دینی ماست. پیوست جانها در یک وطن مالوف و انسی فراتر از مرزها با مام میهن، که به مظلومیت مردمان این سرزمین گره خورده و به انزجار از ظلمپذیری آغشته است. باباکوهی روایت خاطراتی از جنگ و مبارزات مردم در دوران انقلاب از زبان یک معلم بازنشسته است. این داستان را میتوان روایت بومی مردمان کشورمان از رشادتهای آن سالهای پر از زخم و درد، اما پراز افتخار دانست. از نویسنده این رمان، محمد محمودی نورآبادی، پیش از این هم چند اثر در حوزه دفاعمقدس منتشر شده که در جشنوارههای متعدد تقدیر و حائز رتبه شدهاند. برای آشنایی با نثر و زبان نویسنده این اثر، در بخشی از رمان باباکوهی را با هم میخوانیم: وقتی هاشم به آنها آب میداد، فروکش کردن صدای قلب و لرزش دستهایشان را شاهد بودم. چشمهایشان اما پر از اضطراب بود. حتا در حین آب خوردن، چشم از شعلهپوش تفنگها بر نمیداشتند. فاصله آنها با مرگ به قدر گرفتن خلاصی یک ماشه بود که به ثانیه نمیرسید. اگر در آن بین یکی دیوانگی میکرد و نرمی ماشه تفنگش را میفشرد، زندگی آن دو تمام بود.